نسخه مکزیکوسیتی برای مقابله با «آلودگی هوا» پیشروی دولت پزشکیان | آلودگی هوا در شهری که پرندگان را در هوا میکشت، از تهران کمتر است
به گزارش اقتصادنیوز، آلودگی هوا در شهرهای مختلف ایران طی سالهای اخیر به یکی از چالشهای حلنشده مردم تبدیل شده است. به نظر میرسد تنها راهکاری که گهگاه پیش روی ما قرار میگیرد، تعطیلی مراکز آموزشی و برخی ادارات است. مسعود پزشکیان، در مقام رئیسجمهور، اعلام کرده که حاضر است برای حل این ابرچالش، هزینه کند تا کارشناسان و صاحبنظران بگویند چه باید کرد.
اما پاسخ به سوال «چه باید کرد؟» را باید در تجربیات جهانی دنبال کرد و در مورد آلودگی هوا هم می توان پاسخ داد که آلودگی هوا با معجزه به دست انسان ها حل میشود.
طی روزهای گذشته در مطلبی به تجربه کشور چین که توانست آسمان دودی پکن را به آسمان آبی تبدیل کند، پرداختیم. اما تجربه مکزیکوسیتی را در این زمینه نمیتوان نادیده گرفت؛ کشوری که حتی میزان آلودگی هوایش از ایران بیشتر بود به طوری که تعداد روزهای غیرخطرناک آن در سالهایی به تعداد انگشتان دست می رسید. وضعیت این شهر اکنون ایده آل نیست اما بیفایده نیست به مسیری که مکزیک از دهه 1990 آغاز کرد نگاهی بیندازیم. خصوصا آنکه این شهر از برخی جهات مثل موقعیت جغرافیایی شبیه به تهران است.
مکزیکوسیتی در دهه 1990؛ پرندگان یک به یک سقوط میکردند؛ دیپلماتها زودتر بازنشست میشدند
به نوشته مرکز تحقیقات توسعه بینالمللی (IDRC)، مکزیکوسیتی در دهانه یک آتشفشان خاموش و در ارتفاع ۲۲۴۰ متر قرار دارد. هوای رقیق این ارتفاع باعث میشود سوخت خودروها به طور کامل نسوزد و مونوکسید کربن و سایر آلایندهها بیشتر تولید شوند. تابش خورشید نیز این ترکیبات را به مهدود تبدیل میکند و مهدود مانع از نفوذ گرما به لایه وارونگی هوا میشود.
مکزیکوسیتی در دهه 1990 جزو آلوده ترین شهرهای جهان بود. وضعیت به گونهای بود که پرندههایی که بر فراز این شهر پرواز میکردند درجا تلف میشدند و به زمین میافتادند.
در سال 1990 این شهر 330 روز خود را با شاخص های آلایندهای که بالاتر از استاندارد بود، دست و پنجه نرم میکرد. در سال ۱۹۹۲، سازمان بهداشت جهانی و برنامه محیط زیست سازمان ملل در مطالعه مشترکی مکزیکوسیتی را آلودهترین شهر جهان خواندند. در سالهای بعد وضعیت وخیمتر میشد. در سال 1994 فقط 21 روز از سال سطح آلودگی هوا در سطح خطرناک نبود. سال 1998 این شهر به خطرناکترین شهر برای کودکان شناخته شد و در در سال 1999 فقط هشت روز هوای پاک را تجربه کرد.
دیپلماتهای آمریکایی که در مکزیکوسیتی کار میکردند برای هر سال خدمت، دو سال زودتر بازنشسته میشدند تا جبرانی بر اثرات آلودگی هوا بر سلامتی آنها باشد.
به نوشته وبسایت شاخص عمر و کیفیت هوا (AQLI)، این آلودگی نتیجه دههها صنعتی شدن بود که از دهه ۱۹۴۰ آغاز شد. در آن زمان، مکزیکوسیتی پر از خودروهایی بود که آلایندگی زیادی داشتند و با سوختهای سمی کار میکردند. پالایشگاهها، نیروگاهها و کارخانههای آلاینده نیز در شهر فعال بودند.
به نوشته وبسایت earth، در قرن بیستم، مکزیکوسیتی همزمان با صنعتی شدن و شهرنشینی رشد چشمگیری داشت و جمعیت منطقه کلانشهری دره مکزیک از ۳.۱ میلیون نفر در دهه ۱۹۵۰ به ۱۴ میلیون نفر در دهه ۱۹۸۰ رسید. این رشد سریع جمعیت و فعالیتهای انسانی، آلودگی هوا را به سطح بسیار بالایی رساند. در دهههای ۸۰ و ۹۰، تمام پنج آلاینده اصلی هوای سطح زمین (ازن، مونوکسید کربن، دیاکسید گوگرد، دیاکسید نیتروژن و ذرات معلق) به بالاترین سطح خود رسیدند. این آلایندهها عمدتاً ناشی از فعالیتهای انسانی مانند سوزاندن سوختهای فسیلی در نیروگاهها و انتشار خودروها بودند.
در دهه ۸۰، به ازای هزار نفر ۱۲۴ خودرو آن هم با کیفیت پایین وجود داشت. وقتی بحران به اوج رسید، بیش از ۳.۵ میلیون خودرو در شهر رفتوآمد میکردند که حدود یک سوم آنها بیش از ۲۰ سال عمر داشتند. بیشتر این خودروها فاقد سیستمهای کنترل آلایندگی بودند و از سوختهای آلودهکننده استفاده میکردند.
گام اول؛ محرومیت استفاده از خودرو
دولت در سال 1989 برنامه «Hoy No Circula» را آغاز کرد که بر اساس آن همه خودروها در مکزیکوسیتی و ایالت مکزیک باید هر شش ماه یکبار معاینه آلایندگی را پشت سر میگذاشتند و بسته به نتیجه برچسبهای «صفر»، «یک» و «دو» دریافت میکردند. صفر به معنای داشتن استانداردها بود و از محدودیتها معاف بودند اما خودروهایی که برچسب «یک» و «دو» را دریافت میکردند یک روز در هفته و دو روز شنبه را در ماه اجازه حرکت نداشتند. اما اثربخشی این سیاست محل تردید بود.
جز چندماه ابتدایی اجرای این برنامه چندان موثر نبود چرا که مردم راههای دور زدن را یاد گرفته بودند مثلا ثروتمندان خودروهای دیگری نیز خریداری می کردند تا در روزهای محدودیت بتوانند از آنها استفاده کنند.
همزمان با این برنامه، حملونقل عمومی توسعه پیدا کرد و ناوگان خودروها بهروزرسانی شد. تعداد اتوبوسهای گازسوز افزایش پیدا کرد، حدود ۱,۵۰۰ اتوبوس کوچک و متوسط قدیمی و آلاینده از رده خارج شدند، و مسیرهای دوچرخه اختصاصی ایجاد شد تا جایگزینهایی برای خودروهای شخصی فراهم شود.
گام دوم پیکا؛ اجباری شدن بنزین بدون سرب
در سال ۱۹۹۰، دولت مکزیکوسیتی «پیکا» یا برنامه جامع مقابله با آلودگی هوا (PICCA) را برای مبارزه رسمی با آلودگی راهاندازی کرد. این برنامه بر اقدامات سریع و تکنولوژیک تمرکز داشت و بیشتر خودروها را هدف قرار میداد. از جمله اقدامات انجامشده در این برنامه میتوان به این موارد اشاره کرد:
- سوخت بدون سرب: استفاده از بنزین بدون سرب اجباری شد تا اثرات مضر سرب در هوا کاهش یابد.
- تجهیزات تکنولوژیک: همه خودروهای جدید باید مبدل کاتالیزوری استفاده میکردند تا انتشار CO و هیدروکربنها کاهش پیدا کنند.
- استانداردهای انتشار: برای اولین بار قوانین رسمی برای میزان انتشار خودروها وضع شد تا نظارت و کنترل ممکن شود.
«پیکا» برنامهای کوتاهمدت بود که به اصلاحات تکنولوژیک سریع در خودروها محدود میشد. اما دولت با گذشت زمان فهمید که برای رسیدن به پیشرفت پایدار نیاز به اقدامات گستردهتر دارد.
گام سوم؛ خارج کردن واحدهای صنعتی از شهر و معاینه شش ماه یکبار خودروها
بنابراین در سال ۱۹۹۵، «پیکا» به برنامه «پروایر» ProAire تبدیل شد؛ برنامهای راهبردی که شامل چند بخش از جمله خودرو، صنایع و زیرساختها بود.
کاهش مصرف انرژی، استفاده از انرژی پاک و در همه بخشها، ترویج حملونقل عمومی و تنظیم مصرف سوخت، تغییر فناوری و کنترل انتشار آلایندهها، آموزش محیطزیست و توسعه پایدار، فرهنگسازی و مشارکت شهروندان، افزایش فضاهای سبز و کاشت درخت، تقویت ظرفیت نهادی و تحقیقات علمی، و ارتقای حفاظت از سلامت مردم.
ProAire بازرسیها و استانداردهای سوخت و انتشار آلاینده خودروها را سختگیرانهتر کرد و گاز طبیعی پاکتر را با زغالسنگ و نفت در صنایع جایگزین ساخت. یکی از عوامل غیرقابل چشمپوشی موفقیت مکزیکوسیتی در کنترل آلایندههای اولیه، کنترل متمرکز بر بخش انرژی ملی بود. شرکت ملی نفت مکزیک، پتروئلئوس مکزیکانوس موظف شد تا سوختهای پاکتر و کارآمدتری تولید کند که کاملاً با استانداردهای جدید انتشار آلودگی هماهنگ باشند. این اقدام امکان عرضه سریع و یکنواخت بنزین بدون سرب و سوختهای صنعتی پاکتر را فراهم کرد و به کاهش سریع انتشار سرب و دیاکسید گوگرد کمک کرد.
ProAire با موفقیت صنایع را ملزم به استفاده از گاز طبیعی پاکتر کرد. مهمتر از آن، تعدادی از صنایع پرآلودگی، از جمله یک پالایشگاه بزرگ، بهطور استراتژیک و دائمی خارج از دره آسیبپذیر مکزیکوسیتی منتقل شدند. این اقدام منبع مهمی از انتشار مواد سمی را بهطور دائمی حذف کرد و راهحلی غیرقابل بازگشت برای کاهش بار آلایندهها در کل منطقه کلانشهر ارائه داد.
فاز سوم ProAire این سیاست از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ اجرا شد و به سرمایهگذاری ۱۲ تا ۱۵ میلیارد دلاری از منابع عمومی و خصوصی نیاز داشت. بیش از ۸۰ طرح اجرا شد که شامل تعطیلی آلودهترین واحدهای صنعتی و بهبود حملونقل عمومی برای کاهش انتشار آلایندههای خودروها بود.
این اقدامات شامل موارد زیر بود:
- گسترش شبکه مترو؛
- راهاندازی سیستم قطار حومهای برای پوشش کلانشهر وسیع؛
- آغاز بزرگترین برنامه اشتراک دوچرخه در آمریکای لاتین، EcoBici؛
- راهاندازی Metrobus، یک سیستم اتوبوس سریعالسیر با ناوگان پاک و کممصرف که اکنون بیش از یک میلیون نفر را هر روز جابهجا میکند. علاوه بر کاهش آلودگی هوا، برآورد شده است که Metrobus باعث کاهش سالانه ۸۰ هزار تن از ردپای کربن مکزیکوسیتی شده است.
دولت همچنین با اعمال استانداردهای اجباری، تمام خودروها را هر شش ماه یکبار برای مطابقت با مقررات آلایندگی بررسی میکرد. این بازرسیهای سختگیرانه علاوه بر تضمین رعایت استانداردها، به بهبود اجرای قوانین و کاهش فساد کمک میکرد.
ProAire سپس به نسخه چهارم خود رسید و اقدامات عملی متعددی مثل از جمله نوسازی اتوبوسها با مسیرها و زمانبندیهای بهینه برای رفتوآمد، استفاده از اتوبوسهای استاندارد EURO5، توسعه مترو و برنامههای دوچرخهسواری اشتراکی را دنبال کرد؛ مواری که همه آنها به کاهش استفاده از خودروهای شخصی کمک میکند.
انسان ها مشکلآفرین بودند؛ برای راه حل هم باید به سراغ آنها رفت
استراتژی کلی برنامههای PICCA و ProAire چندبعدی بود و بهطور همزمان بر روی تغییر رفتار شهروندان نیز تمرکز داشت. دولت میدانست که کاهش فوری انتشار آلودگی نیازمند محدودیتهای رفتاری است؛ مشکل را انسانها ایجاد کرده بودند پس باید برای راه حل نیز سراغ آنها رفت. به این ترتیب، دولت سرمایهگذاری زیادی در آموزش و افزایش آگاهی عمومی انجام داد برنامههای متنوعی برای آموزش و دعوت به اقدام اجرا کرد تا رابط مردم با شهر و محیط زیست هدف بهبود پیدا کند.
موضوعات آموزشی با همکاری کسانی تهیه شد که به وضعیت اجتماعی و اقتصادی، تقسیم مسئولیتها و ایجاد شبکههای محلی اهمیت میدادند. متخصصین و فعالان اجتماعی دادههای فنی را به زبانی ساده و عملی برای مردم تبدیل کردند تا حس همبستگی و مشارکت در جامعه شکل بگیرد. کارگاهها به افراد کمک میکردند تا مسائل را بشناسند، مشکلات و نیازهای خود را شناسایی کنند و نقش خود را در حل آنها بدانند. نقش زنان و مردان در حفظ محیط زیست و سلامت، چه در خانه و چه در محله، مورد تأکید قرار گرفت. از جمله این موارد مصرف پایدار، سبک زندگی بهتر، صرفهجویی در هزینه با استفاده از محصولات دوستدار محیط زیست، سوختها و فناوریهای جایگزین و خرید عمده بود.
جایزه رهبری اقلیمی در بخش کیفیت هوا به مکزیکوسیتی رسید
دادههای ماهوارهای و ایستگاههای سنجش هوای مکزیکوسیتی حاکی از آن بوده که از زمان اجرای ProAire در سال ۱۹۹۰، آلودگی ذرات معلق حدود ۶۰ درصد کاهش پیدا کرده است. در سال ۱۹۹۰، هوای مکزیکوسیتی مشابه آلودهترین شهرهای هند و حتی آلودهتر از بخشهایی از چین بود، اما امروز شبیه هوای ورشو یا میلان شده است. این کاهش آلودگی به معنای افزایش متوسط ۳.۳ سال طول عمر برای ساکنان شهر است.
در پی این موفقیت مکزیکوسیتی در سال ۲۰۱۳ جایزه رهبری اقلیمی C40 و زیمنس را در بخش «کیفیت هوا» برای اجرای فاز چهارم ProAire دریافت کرد؛ نشانهای از اینکه یک برنامه جامع و بلندمدت میتواند کیفیت هوای یک ابرشهر را بهطور چشمگیری بهبود دهد.
مسیری که کامل طی نشده است
با همه اینها، مکزیکوسیتی هنوز کامل نیست. بیشتر پیشرفت در مقابله با آلودگی هوا تا اواسط دهه ۲۰۰۰ حاصل شد و پس از آن، سطوح آلودگی تقریبا ثابت ماند. پیشرفتها در سالهای اخیر کند شده یا حتی به عقب برگشته است. در بهار ۲۰۱۶، غلظت ازن حدود ۱.۹ برابر حد مجاز بود و تقریباً به سطح دهه ۸۰ نزدیک شد. افزایش غلظت ازن معمولاً در فصل بهار رخ میدهد و این پدیده به شرایط آبوهوایی مکزیک مرتبط است.
اما مهم این است که الگویی وجود دارد که نشان می دهد یک شهر آلوده میتواند با تصمیمهای قاطع دولت دوباره نفس بکشد. مسیر پیشرفت مکزیکوسیتی در مقابله با آلودگی هوا از 1990 در سه عامل اصلی بود: تصمیمهای متمرکز مثل تولید سوخت پاک و جابجایی صنایع آلاینده، فناوری بهتر و قوانین و نظارتهای سیستماتیک.
ارسال نظر