در گفت‌وگو با «اقتصادنیوز» مطرح شد؛

سیاه‌ چاله بزرگ اقتصاد ایران | شقاقی: صندلی شبه دولتی‌ها میلیاردی خریدوفروش می‌شود |ذی‌نفعان اجازه اصلاح نمی‌دهند

سرویس: اخبار اقتصادی کدخبر: ۷۵۳۶۱۰
اقتصادنیوز: یک اقتصاددان دلیل جذابیت بازارهای غیرمولد را برای سرمایه گذاران تشریح می کند و از یک سیاه چاله اقتصادی سخن به میان می آورد. به گفته او، ساختار اقتصادی کشور که در این سیاه چاله گرفتار شده با قوانین پیچیده، مقررات سختگیرانه و هزینه‌های سربار تحمیلی، بخش مولد را زمین‌گیر و بخش غیرمولد را فعال کرده است.
سیاه‌ چاله بزرگ اقتصاد ایران | شقاقی: صندلی شبه دولتی‌ها میلیاردی خریدوفروش می‌شود |ذی‌نفعان اجازه اصلاح نمی‌دهند

به گزارش اقتصادنیوز، حاشیه سود کم تولید به واسطه تحمیل هزینه‌‌های سربار توسط دولت از یک سو و قوانین، مقررات و دستورالعمل‌های سختگیرانه از سویی دیگر، چراغ بازارهای مولد را کم‌سو کرده و در مقابل، بازارهای غیرمولد مثل طلا و ارز، پررونق‌تر شده‌اند.

خبر مرتبط
چرا پول‌ها به سمت بازار طلا، ارز و مسکن می‌رود؟ | قنبری: بخش خصوصی باید موتور توسعه باشد | سرمایه گذار به دنبال امنیت اقتصادی است

اقتصادنیوز: یک اقتصاددان با اشاره به کاهش سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد اقتصاد گفت: تا زمانی که ثبات و پیش‌بینی‌پذیری در اقتصاد برقرار نباشد، سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند منابع خود را به بازارهای امن‌تر و زودبازده‌تری مانند طلا، ارز و مسکن منتقل کنند.

وحید شقاقی شهری اقتصاددان در گفتگو با اقتصادنیوز به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: «تا زمانی که سیاه چاله‌ای مثل محیط غیررقابتی، اقتصاد دستوری، حضور شبه دولتی‌ها در اقتصاد و عدم شفافیت اقتصاد داریم، هر چه در این سیاه چاله ریخته شود از آن بحران در می‌آید.»

گفتگوی اقتصادنیوز را با وحید شقاقی شهری می‌خوانید.

*****

*آقای شقاقی شهری! دلیل از رونق افتادن بازارهای مولد چیست؟ چه عواملی باعث جذاب‌تر شدن سرمایه گذاری در بازارهای غیرمولد شد؟

این سوال سالیان سال مطرح بوده و دلایل آن کاملاً مشخص است؛ انباشت دانش کشور، بیان روشنی برای این موضوع دارد. 2 اتفاق رخ داده است؛ اول، فضا برای سفته‌بازی در بازارها و بخش غیرمولد با ریسک بسیار پایین و نااطمینانی اندک مهیا شده است، بروکراسی پیچیده‌ای بر سر راه آنها نیست و نظام مالیاتی نیز سخت‌گیری نمی‌کند. این نکات شامل بخش غیرمولد می‌شود. 

در مقابل، بخش مولد با هزار و یک مانع روبه‌روست؛ تحریم‌ها و نااطمینانی‌های اقتصادی و سیاسی از عوامل مهم هستند. فضای کسب‌وکار نامناسب، غیررقابتی بودن اقتصاد، ریسک‌های سیاسی، نظام مالیاتی سختگیرانه بر تولید و تغییرات پی‌درپی قوانین و مقررات، تولیدکننده را با مشکلات متعدد مواجه کرده و به روز سیاه نشانده است. موانع مالیاتی، تامین اجتماعی و بیمه‌ای، موانع کسب و کار، پیچیدگی مقررات و نااطمینانی‌های سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی، شرایط بسیار نااطمینانی که از تحریم و جنگ و امثال آن وجود دارد، میدان بازی را برای بخش غیرمولد باز و برای بخش مولد دشوار کرده است.

وحید شقاقی شهری

بنابراین، صحنه مشخص است: بخش مولد از کار می‌افتد و بخش غیرمولد کاملا آماده فعالیت است. در این سال‌ها ما عمدتاً با معلول‌ها مبارزه کرده‌ایم، مثلاً کسانی را که سوداگری می‌کردند، دستگیر و محاکمه کردیم. اما مسئله معلول که فقط نیست، بلکه ساختارها ایراد دارند و علت واقعی باید مورد توجه قرار گیرد و برای آن برنامه‌ریزی کرد. 

*از نگاه شما، نقش سیاست‌های اقتصادی دولت در این مسیر چیست؟ 

واقعیت این است که نهادهای مختلف هر کدام سهم خود را دارند. نظام مالیاتی اگر هوشمند و کارآمد باشد هم از تولید حمایت می‌کند، هم مانع فعالیت‌های بخش غیرمولد می‌شود و از فعالیت‌های سفته بازی مالیات می‌گیرد. با این حال، اجرای صحیح قوانین مالیاتی، نیازمند نظام مالیاتی هوشمند است، چون حمایت از تولید به این نظام نیاز دارد. 

فرار سرمایه‌ها از بخش مولد

بخش دیگری از این مسئله به محیط کسب‌وکار مربوط است که مسئولیت آن با وزارت اقتصاد و سایر دستگاه‌هاست. حتی مقررات‌زدایی، مقررات پیچیده و تغییرات پی‌درپی قوانین در حیطه مسئولیت وزارت اقتصاد است. یا مثلا در حوزه بیمه ای، مسائل مختلفی را برای بخش تولید ایجاد کردیم. 

اما سیاست‌های ارزی و پولی بانک مرکزی نیز سهمی دارد و مهم است. نوسانات ارزی، تورم‌های سنگین و نااطمینانی‌های حاصل از سیاست‌های پولی و ارزی آن می‌توانند بخش مولد را تحت فشار قرار دهند. 

اثر مالیات زمان بر تولید

* آیا راهکاری برای کاهش هزینه‌های تولید و جذابتر کردن این بخش برای سرمایه‌گذاران وجود دارد؟

اگر نظام مالیاتی هوشمند باشد، نه تنها از تولید حمایت می‌کند، بلکه بخشی از هزینه تولید را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، محیط کسب‌وکار هر چقد سالم و سهل باشد، می‌تواند هزینه‌های کسب‌وکار را کم کند.

ما مالیاتی را به نام مالیات زمان می‌پردازیم. یعنی وقتی تولیدکننده می‌خواهد پول خود را وارد کسب‌وکار، توسعه و سرمایه‌گذاری کند، مدتها باید پولش را جایی نگه دارد و ماه‌ها برای دریافت مجوز یا انجام امور اداری وقت صرف کند، این نیز مالیات زمان محسوب می‌شود که حاصل بروکراسی‌ها و پیچیدگی‌های اقتصادی است و تولیدکنندگان نمی‌توانند این پول را به تولید تبدیل کنند.

ریشه اصلی بحران‌ها به تحریم نچسبیده است

بخش قابل توجهی از کاهش حاشیه سود بنگاه‌ها به این پیچیدگی‌ها و بروکراسی‌های داخل اقتصاد مربوط است، نه صرفاً تحریم‌ها. با بررسی های مختلفی که کرده‌ام، حتی اگر تحریم هم نبودیم با یک فاصله زمانی، اوضاع اقتصاد ایران باز هم همین شرایط را داشت. اگر تحریم‌ها نبود، بحران‌هایی که الان می‌بینید، فقط می‌توانست 5 یا 10 سال به تعویق بیفتد. ریشه اصلی بحران‌ها به ساختار داخلی بازمی‌گردد. اقتصاد دستوری، محیط غیررقابتی، پایبند نبود به اقتصاد بازار، حضور شبه‌دولتی‌ها و رانت نفتی و عدم شفافیت، سیگنال اشتباهی به اقتصاد می‌دهد که حاصل آن بحران آب، انرژی و صندوق‌های بازنشستگی است.

در چند سال گذشته به این دلیل که تحریم هستیم و از میزان منابع کاسته شده است، تحریم‌ها خود را با سرعت نشان می‌دهند. پس تحریم‌ها و مسائل بین‌المللی در زمان رسیدن به این شرایط بحرانی نقش دارند. هر کشوری اقتصاد دستوری دارد، یعنی بحران.

سیاه چاله‌هایی که اقتصاد ایران را بلعیده است

بحران آب و انرژی ریشه در اقتصاد دستوری و محیط غیررقابتی دارد. تا زمانی که سیاه چاله‌ای به نام محیط غیررقابتی، اقتصاد دستوری، حضور شبه دولتی‌ها در اقتصاد و عدم شفافیت اقتصاد داریم، هر چه در این سیاه چاله که همه چیز را جذب می‌کند، ریخته شود، از آن بحران درمی‌آید. از آب گرفته تا گاز و نفت و صندوق بازنشستگی. 

*و مختصات این سیاه چاله ...

این سیاه چاله اجازه نمی‌دهد کارآمدی از آن بیرون بیاید. محیط غیررقابتی، اقتصاد دستوری، عدم حضور بخش خصوصی در اقتصاد و اقتصاد رانتی نفتی و شبه دولتی، جمع این سیاه چاله است. هر چه را در این سیاه چاله بریزید از بیرون، بحران حاصل می‌کند. این سیاه چاله ربطی به تحریم ندارد، چون خودمان هستیم که آن را ساختیم. اگر توانستند آن را منهدم کنند، اقتصاد به شرایط عادی خود برمی‌گردد.

در این باره بسیاری از کشورهای دنیا را مطالعه کرده‌ام. هر کشوری که این سیاه چاله را داشت، بدبخت شد، مثل کوبا. چون کارآمدی، اخلاق، نفت و منابع انسانی را نابود می‌کند. خروجی آن هم بحران به علاوه رانت است. 

*به عقیده شما راهکار خروج از این سیاه چاله در چه عواملی نهفته است؟

راهکار، انهدام سیاه‌چاله است، اما این کار ساده نیست، زیرا ذی‌نفعان پشت صحنه اجازه این کار را نمی‌دهند. پشت هر کدام از مختصات این سیاه چاله، هزاران میلیارد تومان ذی‌نفع وجود دارد.

الان صندلی شبه‌دولتی‌ها برای هیئت مدیره به صورت میلیاردی خرید و فروش می‌شود و فساد پشت آن اجازه انحلال نمی‌دهد. این را هم بدانید که این سیاه چاله در شرایط عادی و با خواهش و تمنا منهدم نمی‌شود. انهدام آن نیازمند قدرتی است که باید در طبقه حاکم به اجماع رسید.

تجربه کشورهای دیگر مانند حزب کمونیست چین در 1980 تصمیم گرفت این سیاه چاله را نابود کند. حزب کمونیست تایوان هم در سال 1995 این سیاه چاله را نابود کرد. هند در سال 1990 هم این تصمیم را گرفت. در دنیا این سیاه چاله بود و حزب حاکم متوجه شد، این گونه نمی‌شود کشور را اداره کرد. هر جای دنیا روزی به این نتیجه رسیدند که تصمیم سیاسیِ قوی برای منهدم کردن چنین ساختارهایی ضروری است، چون هر روز فقر بیشتر و تورم وحشتناک‌تر می‌شود. البته در کشورهایی مانند ونزوئلا یا کوبا عدم اجماع بر سر نابودی این سیاه چاله سبب ادامه این بحران‌ها شد.

سیاه چاله های اقتصادی مردم را به بازارهای غیرمولد هدایت می کند

*عده‌ای از کارشناسان بر این باورند که مردم به دلیل نداشتن آگاهی کافی، سرمایه‌های خود را به جای بخش مولد به سمت بازارهای غیرمولد می‌برند. نظر شما چیست؟

این تصور غلط است. مردم عموماً از همه بهتر آگاه هستند. با نانوا هم حرف بزنید، از من و شما آگاه‌تر است. بنابراین مردم می‌دانند چه می‌کنند. مشکل در مردم نیست، بلکه ساختارها و سیاه‌چاله اقتصادی است که مردم را به سمت بخش غیرمولد سوق می‌دهد و هیچ‌گاه به خاطر آن سیاه چاله سمت بخش مولد نمی روند. 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید