مقایسه مصرف آب در ایران با استاندارد جهانی/ هر ایرانی روزانه چقدر آب مصرف می کند؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، محمود یزدانی با تشریح ابعاد بحران بی آبی با بیان اینکه ورود به ششمین سال متوالی خشکسالی نتیجه انباشت اثرات عوامل طبیعی و مهمتر از آن، ضعف در اجرای سیاستهای مدیریتی و مصرف بیرویه است، اظهار کرد: خشکسالی محصول سالها کمبود بارندگی مؤثر است. نکته کلیدی اینجاست که حتی یک فصل پرآب نمیتواند کسری منابع آب زیرزمینی ناشی از برداشتهای چندساله را به سرعت جبران کند و ما همچنان باید به دنبال بازگرداندن سفرههای عمیق به نقطه سر به سر تعادلی باشیم.
وی همچنین به تغییرات اقلیمی اشاره کرد و افزود: هوای نامنظم فزاینده، بارندگیهای ما را از حالت پیوسته و منظم خارج کرده است. اکنون شاهدیم که بارشها به صورت سیلابی، متراکم و پراکنده رخ میدهند که این نوع بارش نه تنها سفرهها را به خوبی تغذیه نمیکند، بلکه منجر به سیل و تخریب زیرساختها نیز میشود. گرمای هوا نیز با افزایش تبخیر، وضعیت را بغرنجتر میسازد.
ناهماهنگی مصرف با ظرفیت منابع
این کارشناس حوزه آب با انتقاد از الگوی مصرف، تصریح کرد: بخش قابل توجهی از این بحران، ریشه در عوامل انسانی دارد. ما در یک فاصله فاحش با وضعیت بارندگیهای خود قرار داریم. متأسفانه، در یک روند مصرفگرایی غیرقابل کنترل حرکت میکنیم. بر اساس مشاهدات ما، تنها حدود ۳۵ درصد از مشترکین شرکتهای آب و فاضلاب، الگوهای مصرف متعادل را رعایت میکنند و این نشان میدهد که ۶۵ درصد جامعه همچنان به شیوهای پرمصرف ادامه میدهند.
این کارشناس حوزه آب در خصوص راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت، بر لزوم تغییر رویکرد دولتها در قیمتگذاری تأکید کرد و گفت: دولتها باید در اسرع وقت موضوع بهای تمام شده تولید آب را مورد بازنگری قرار میدادند؛ به این معنا که کسانی که مصرف متعادل دارند، هزینه منطقی پرداخت کنند و پرمصرفها متحمل پرداختهای سنگینتری شوند. همانطور که در سایر حاملهای انرژی این اصل اجرا میشود، در مقوله آب که حیاتیتر است و هیچ جایگزینی ندارد، این موضوع باید با قاطعیت بیشتری پیادهسازی شود. آب، برخلاف گاز یا برق که در شرایط اضطرار میتوان جایگزینی موقت یافت، جایگزینی ندارد و بیتوجهی به آن، حیات جامعه بشری را مستقیماً به خطر میاندازد.
یزدانی چالشهای اجرایی را مورد توجه قرار داد و اظهار کرد: سؤال اساسی این است که آیا قوانین بازدارنده فعلی، تعرفهها و مکانیسمهای اعمال محدودیت قانونی، ابزار و نیروی انسانی لازم برای مدیریت این حجم از مشترکین پرمصرف را در اختیار دارند یا خیر؟ تا زمانی که این اهرمهای بازدارنده و نظارتی به درستی فعال نشوند، صرفاً بر رعایت الگو توسط اقلیت ۳۵ درصدی تکیه خواهیم کرد که نتیجه آن، تداوم بحران خواهد بود.
تشریح بحران فرهنگی و واگرایی آماری مصرف
این کارشناس حوزه آب با تأکید بر شکست پروژه فرهنگسازی عمومی، استدلال کرد که دولتها در نهادینه کردن «فرهنگ صرفهجویی متناسب با اقلیم» ناکام ماندهاند.
وی در توضیح این موضوع اظهار کرد: اتفاقی که باید میافتاد، یعنی نهادینه شدن فرهنگ مدیریت مصرف متناسب با زیستبوم کشور، محقق نشده است. کشوری که در کمربند خشک زمین قرار دارد و به طور خوشبینانه تنها ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیمتر بارش سالانه دارد (در حالی که میانگین جهانی ۸۰۰ میلیمتر است)، نباید متوسط مصرف سرانهای بالاتر از میانگین جهانی داشته باشد.
یزدانی با ارائه آمار تکاندهنده، این شکاف را عمیقتر ترسیم کرد و گفت: آمار جهانی مصرف آب شرب حدود ۱۷۰ لیتر به ازای هر نفر در روز است؛ اما متأسفانه در کشور ما این رقم به ۲۵۰ لیتر میرسد. این وضعیت یک «نمودار واگرا» ایجاد کرده است؛ نموداری که در یک سو شاهد کاهش مستمر بارشها در ۶ سال گذشته هستیم و در سوی دیگر، افزایش مصرف سرانه. این واگرایی، موتور محرک بحران است.
ضعف در نهادینه سازی و نقش دستگاههای اجرایی
این کارشناس حوزه آب تصریح کرد: فرهنگسازی موفق باید از بالادست یعنی نهادهای اجرایی آغاز میشد، اما این امر رخ نداده است. ما معمولاً این برداشت را داریم که امر فرهنگ از دولت به بدنه جامعه سرریز میکند. اما در همین حوزه حیاتی آب، مشاهده میکنیم که حتی دستگاههای اجرایی که متولی اجرای الگوی مصرف هستند، خودشان نتوانستهاند به استانداردها پایبند باشند. وقتی نهاد مسئول، الگوی مصرف را در واحدهای تحت نظر خود رعایت نمیکند، انتظار ما از مردم عادی با چه توجیهی میتواند همراه باشد؟ این کوتاهی در سطوح عالی مدیریتی، اجرای سیاستها را با مشکل مواجه کرده است.
این کارشناس ضمن اشاره به دستورالعملهای اخیر استانداران، بر شرط حیاتی موفقیت تأکید کرد و گفت: دستورالعملهای جدید استانداران تنها در صورتی قابلیت اجرایی پیدا خواهند کرد که با کنترل و نظارت سفت و سخت همراه باشند. ما در مقوله آب با یک مسئله اضطراری زمانی و اجرایی روبرو هستیم و چارهای جز مدیریت دقیق مصرف نداریم. اگر این نظارت و اجرای قاطع محقق شود، همانطور که در پنج سال گذشته علیرغم بحران، سقوط آزاد رخ نداده، میتوانیم از این وضعیت عبور کنیم. در غیر این صورت، مدیریت ناکارآمد فعلی، ما را با تبعات جبرانناپذیری در آینده نزدیک مواجه خواهد ساخت.
پروژههای کلان انتقال آب؛ انتخابی در شرایط اضطرار
این کارشناس حوزه آب با اذعان به اینکه بحث انتقال بینحوزهای به یکی از موضوعات مرسوم در حکمرانی آب تبدیل شده است، بر ضرورت در نظر گرفتن مخاطرات زیستمحیطی همزمان با ضرورت تأمین آب تأکید کرد و گفت: پروژههایی نظیر انتقال آب از دریای خزر، هرچند هنوز به مرحله عملیاتی نرسیده و درگیر تصمیمسازیهای پیچیده است، اما انتقال آب از منابع آبی جنوب کشور و ابرپروژه ایرانرود، دیگر در مراحل اجرایی هستند؛ هرچند فعلاً با انتقال آب به بخش جنوبی اصفهان آغاز شدهاند. دلیل این اقدامات، نیاز مبرم صنایع به حجم مشخصی از آب است.
وی افزود: اگر بتوانیم وارد فلات مرکزی شده و از پتانسیل شیرینسازی آب شور بهره ببریم، کار بهتری انجام دادهایم، اما پذیرش این واقعیت تلخ را ضروری میدانم که در شرایط اضطرار کنونی، جایی برای تردید و انتخاب میان انجام ندادن و دادن این انتقالها وجود ندارد. اگر این انتقال صورت نگیرد، آیا ما جایگزینی برای آن حجم از آب مورد نیاز صنایع داریم؟ پاسخ منفی است.
این کارشناس همچنین به ضعف در اجرای تعهدات توسعهای دستگاههای اجرایی اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین ابزارهای تأمین منابع آب، نادیده گرفته شده است. برنامههای توسعهای مقرر میداشتند که دستگاههای اجرایی نیازمند آب زیاد، باید منابع آب مورد نیاز خود را از طریق بازچرخانی آب تأمین میکردند. اینجاست که بحث صنعتیسازی و استفاده از خروجی فاضلاب و پساب مطرح میشود. دولتها، بهویژه شهرداریها و بخش کشاورزی، موظف به اهتمام جدی به این موضوع بودند.
وی برای اثبات این پتانسیل، به آمار قابل تأملی اشاره کرد و گفت: آخرین آماری که در دست است، نشان میدهد که تنها از شهر تهران، تقریباً ۴۰۰ میلیون متر مکعب پساب تولید میشود. اگر ما همین حجم پساب را برای مصارف صنعتی جذب کنیم، ذخیره قابل ملاحظهای در منابع آب شیرین خواهیم داشت که میتوانستیم آن را برای شرب و مصارف حساستر نگه داریم.
یزدانی در مورد فناوریهای نوین، کارشناس دیدگاه واقعبینانهای ارائه داد و گفت: پروژه بارورسازی ابرها را رد نمیکنیم، اما باید واقعبین بود؛ این کار نیازمند زیرساختهای مهندسی پیچیده و مهمتر از آن، وجود ابر مناسب است که در حال حاضر بستر آن را نداریم. کشورهایی که در این زمینه پیشرو هستند، تنها کمتر از ۱۰ درصد از نیاز خود را از این طریق تأمین میکنند، بنابراین این راهکار در اولویتهای کوتاهمدت ما قرار نمیگیرد.
این کارشناس بر دو راهکار فوری و محوری تأکید و اظهار کرد: راهکار ما در حال حاضر، کوتاهترین مسیر ممکن است که شامل الگوی مصرف بهینه و نشتییابی (کاهش آب به هدر رفته در شبکه توزیع) در کوتاهمدت میشود. علاوه بر این، بازخوانی چرخه آب در تمام سطوح، از سیاستگذاری تا مصرفکننده نهایی، حیاتیترین اقدام برای مدیریت وضعیت اضطراری کنونی ماست.
ارسال نظر