بنزین سهنرخی؛ مردم چه میگویند، دولت چه باید بکند | پیشنهادات مردمی برای نجات سفرهها از موج گرانی
به گزارش اقتصادنیوز، در روزهایی که بحث سهنرخی شدن بنزین آرامآرام از پشت درهای بسته و جلسات به تیتر خبرها و گفتوگوهای خانوادگی و کامنتهای اینستاگرامی و پمپ بنزینها رسیده، یک سؤال مشترک بین بسیاری از مردم تکرار میشود؛ «اگر تغییر قیمت بنزین اجتنابناپذیر است، دولت چطور میخواهد فشارش را از دوش ما بردارد؟»
گزارش میدانی «اقتصادنیوز»، بر اساس رصد واکنشها در شبکههای اجتماعی، و گفتوگوهای مردمی تنظیم شده است؛ روایتی مستقیم از زبان مردم.
سهنرخی شدن روی کاغذ، اضطراب سهگانه در زندگی روزمره
در روایت رسمی، سهنرخی شدن یعنی بنزین به سه سطح مصرف تقسیم شود؛ یک سهمیه پایه که گفته میشود تغییری در آن ایجاد نخواهد شد، سطحی بالاتر برای مصرف بیشتر، و نرخی جداگانه برای مصارف بالاتر یا سوختگیریهایی که از سقف سهمیه فراتر میرود. مسئولان تأکید میکنند که سهمیههای فعلی سر جای خود باقی میماند و هدف، مهار قاچاق و کنترل مصرف است.
اقتصادنیوز: اگر قیمت بنزین به صورت تدریجی مانند دولت خاتمی اصلاح می شد و طرح تثبیتقیمتها اجرا نمی شد، با پول حاصل از اصلاح قیمت بنزین می شد سالانه 69 کیلومتر خط متروی جدید ساخت یا 14600 اتوبوس جدید به ناوگان حمل و نقل اضافه کرد یا ۷,۶۰۰ مگاوات برق به ظرفیت تولید برق کشور اضافه کرد.
اما در خیابان و شبکههای اجتماعی، این توضیحها بیشتر از آنکه خیال را راحت کند، پرسش تازه میسازد. نگرانی اصلی نه درباره اسمهایی مثل نرخ اول و دوم و سوم، بلکه درباره ترجمه این واژهها در زندگی روزمره است؛ ترجمهای که مردم آن را در قالب هزینه حملونقل، کرایهها و قیمت کالاها میبینند.
در بازتابهای افکارسنجیها، تنها بخش کوچکی از پاسخدهندگان «ارزان بودن بنزین» را ریشه اصلی مشکل میدانند و اکثریت، انگشت اتهام را به سمت خودروهای پرمصرف، قاچاق سوخت و ضعف حملونقل عمومی میگیرند. همین اعداد و نسبتها، پشتصحنه خشم، بیاعتمادی و ترسی است که این روزها در کامنتها یا گفتوگوها دیده میشود.
از خیابان تا اینستاگرام؛ مردم چه میگویند؟
مهدی، راننده ۳۵ ساله تاکسی اینترنتی در تهران، میگوید: ما الان هم با این کرایهها به زور ته ماه را میبینیم. سهنرخی شدن یعنی هر بار که کارت میزنم، باید حساب کنم امروز در کدام پلهام. از کجا معلوم که فردا صاحبخانه به بهانه بنزین، اجاره را بالا نبرد؟
او از دولت نمیخواهد بنزین را به هر قیمتی ارزان نگه دارد، اما از نگاه خودش یک منطق ساده دارد: اگر قرار است بنزین برای بخشی از مصرف گرانتر حساب شود، همزمان کرایه تاکسی اینترنتی هم باید رسمی و شفاف بهروزرسانی شود، وگرنه همه فشار به راننده منتقل میشود. از طرف دیگر، به گفته او، لازم است تضمین شود که سوخت تاکسیها و ناوگان حملونقل عمومی در ردههای ارزانتر و قابل پیشبینی تأمین شود تا خدمات حملونقل شهری از هم نپاشد.
در کامنتهای زیر خبرها درباره احتمال سهنرخی شدن، بارها تکرار میشود که پیش از هر تصمیم جدید درباره بنزین، باید تکلیف خودروهای پرمصرف، کرایهها و هزینههای جاری این مشاغل روشن شود؛ مردم میگویند نمیشود هم ماشینها بیکیفیت و پرمصرف باشند و هم سوخت، مرحلهبهمرحله گرانتر محاسبه شود.
کارمند اداری؛ اول حقوق، بعد نرخ سوم
در یک گفتوگوی دیگر، سارا، کارمند ۳۰ ساله یک شرکت خصوصی، از زاویه دیگری به موضوع نگاه میکند:مسئولان میگویند قیمت انرژی باید واقعی شود؛ او میگوید با اصل ماجرا مخالفتی ندارد، اما بلافاصله سؤال دیگری طرح میکند: حقوق ما چه زمانی واقعی میشود؟ بهزعم او، اگر قرار است مردم بخشی از یارانه بنزین را پس بدهند، ابتدا باید مشخص شود دستمزدها چه نسبتی با هزینههای زندگی دارد.
سارا با اشاره به تورم چند سال اخیر تأکید میکند که هر تغییری در نظام قیمتگذاری سوخت، بدون تقویت قدرت خرید و حمایت معیشتی، عملاً به معنای کوچکتر شدن سفره خانوار است.
ساکنان شهرهای کوچک چه می گویند؟
در کلانشهرها دستکم روی نقشه، گزینههایی مثل مترو و اتوبوس وجود دارد؛ هرچند همین هم با چالش ظرفیت، کیفیت و ازدحام روبهرو است. اما در شهرهای کوچک و مناطق حاشیهای، بسیاری از مردم میگویند اساساً جایگزینی برای خودروی شخصی ندارند.
رضا، مغازهداری ساکن قم، میگوید:اگر بنزین سهنرخی شود، ما که برای هر کار اداری و درمانی باید چند کیلومتر به شهر دیگر برویم، در عمل همیشه در نرخهای بالاتر قرار میگیریم. این در حالی است که نه مترو و نه اتوبوسها برنامه زمانی دقیق و قابل اعتمادی ندارند.
او میگوید تازه اوضاع در قم خوب است اما اگر قرار است بنزین سهنرخی شود، برای کسانی که در شهرهای فاقد حملونقل عمومی زندگی میکنند، یا باید سهمیه پایه بیشتری در نظر گرفته شود یا سازوکار حمایتی جداگانهای تعریف شود.
جوانان بدون خودرو؛ یارانه بنزین را به زندگی ما هم وصل کنید
گروه دیگری که در شبکههای اجتماعی فعالاند، جوانانی هستند که خودروی شخصی ندارند. آنها بحث را از زاویه عدالت مطرح میکنند؛ میگویند سالها است درباره انتقال یارانه بنزین از خودرو به کد ملی صحبت میشود، اما در عمل، بخش عمده این یارانه همچنان به کسانی میرسد که خودرو دارند.
اقتصادنیوز: اگر میزان رشد متوسط ۳۲ درصدی قیمت بنزین که در سالهای ۱۳۷۳ تا 1383 اتفاق افتاد تداوم مییافت، قیمت بنزین در سال ۱۴۰۵ به حدود 35 هزار تومان میرسید؛ بدون اینکه آبان 98 اتفاق بیفتد و بحران اقتصادی و اجتماعی رخ بدهد.
بهزعم این گروه، اگر امروز قرار است بنزین سهنرخی شود و بخشی از درآمد آن از مصرفهای بالاتر تأمین شود، بخشی از این منابع باید مستقیماً در قالب اعتبار سفر، تخفیف حملونقل عمومی یا حمایتهای شفاف و قابل پیگیری، روی کارت ملی همه شهروندان، حتی افراد فاقد خودرو، بنشیند.
جوانی در یک استوری اینستاگرامی نظر داده و چنین نوشته: من ماشین ندارم، اما هر روز هزینه رفتوآمدم با اتوبوس و تاکسی بیشتر شده است. اگر بنزین برای عدهای گرانتر حساب میشود، سهم ما باید در قالب بلیت ارزانتر مترو، کارت سفر یا یارانه نقدی مشخص و روشن باشد، نه در حد شعار و وعده.
مردم چه نوع جبرانی میخواهند؟
اگر این نظرات و صداهای پراکنده را کنار هم قرار دهیم، چند محور مشترک بهعنوان خواستههای مردم شنیده میشود؛ خواستههایی که مستقیماً به همان سؤال اصلی بازمیگردد: دولت چگونه میتواند فشار تغییر نرخ بنزین را جبران کند؟
جبران مستقیم و قابل لمس، نه وعدههای دور
بسیاری از شهروندان معتقدند هرگونه افزایش قیمت یا سهنرخی شدن، تنها در صورتی برایشان قابل تحمل است که جبران آن در همان ماه و در همان سبد هزینه دیده شود؛ نه در قالب طرحهای پیچیده و بلندمدت.
کارمندی در توییتر مینویسد که اگر قرار است بنزین گرانتر حساب شود، همان ماه باید یا حقوقها افزایش یابد، یا یارانه نقدی واریز شود، یا بخشی از هزینههای ثابت مثل اینترنت، برق و گاز کاهش یابد؛ چیزی که شفاف، قابل سنجش و قابل پیگیری باشد.
در بازتاب افکارسنجیها نیز تأکید میشود که مردم نسبت به سازوکارهای مبهم، حساس و بیاعتماد شدهاند؛ بنابراین هرگونه جبران، باید ساده، مستقیم، پایدار و قابل فهم باشد تا از ابتدا با تردید و بدگمانی مواجه نشود.
رانندههای تاکسی، وانتبارها، موتورسواران پیک و بسیاری از مشاغل خدماترسان، بیش از دیگران نگران نرخهای بالاتر در نظام سهنرخی هستند. آنها انتظار دارند که دولت برای این گروهها سهمیه شغلی یا بستهای جداگانه طراحی کند تا بنزین مورد نیاز برای کار و درآمدشان در سطوح قابلقبول تأمین شود.
یک راننده تاکسی میگوید: که اگر بنزین چندپلهای میشود، باید بنزین کار از بنزین تفریح جدا شود؛ کسی که با خودروی خود نان در میآورد، نباید در همان صف نرخهای بالاتر بایستد و هزینهای یکسان با مصرف تفریحی بپردازد.
توسعه حمل و نقل عمومی به جای توصیه
در میان کامنتها و گفتوگوها، یک اعتراض تکراری به چشم میخورد؛ مردم بارها نوشتهاند که همیشه توصیه میشود از حملونقل عمومی استفاده کنید، اما در عمل مترو شلوغ است، تعداد اتوبوسها کم است و تاکسی خطی نیز خود وابسته به بنزین و نرخهای آن است.
یکی از شهروندان متروسوار میگوید: اگر قرار است بنزین سهنرخی شود و ما به کمکردن استفاده از خودروی شخصی تشویق شویم، باید همزمان تعداد و کیفیت قطارها، اتوبوسها و ابزارهای حملونقل عمومی افزایش پیدا کند و بلیتهای ارزان و قابل دسترس در اختیار مردم قرار بگیرد؛ در غیر این صورت، سهنرخی شدن صرفاً به معنای فشار بیشتر است، نه اصلاح الگوی مصرف.
مهار موج دوم؛ یعنی گرانی کالاها
شاید مهمترین نگرانی که در اکثر نظرات تکرار شد، چیزی است که مردم آن را موج دوم مینامند؛ اینکه فروشنده، بنکدار، راننده حملبار و حلقههای مختلف توزیع، به بهانه نرخهای جدید بنزین، قیمت کالا و خدمات را بالا ببرند.
بسیاری از شهروندان میگویند بیش از خودِ تغییر نرخ بنزین، از اثر دوم آن بر قیمت کالاها و خدمات روزمره میترسند؛ از اینکه هزینه نان، کرایه، مواد غذایی و خدمات پایه، با سرعتی بیشتر از توان درآمدی بالا برود.
پیشنهادهایی که از زبان مردم مطرح میشود، شامل چند محور است:
-نظارت ویژه و موقت بر قیمت حملونقل بار و مسافر بعد از اجرای طرح
-اعلام عمومی سقفهای مجاز برای افزایش قیمت برخی کالاهای حساس
-انتشار گزارشهای منظم و قابل اعتماد از سوی نهادهای مسئول درباره وضعیت قیمتها، تا بازار این سیگنال را نگیرد که میتواند بدون حساب و کتاب، به بهانه بنزین، قیمتها را بالا ببرد.
پیشنهادهایی عملی و ساده آن چیزی است که مردم از دولت بعد از این گرانی احتمالی میخواهند، شفافیت و همراهی تنها چیزی است که ما به ازای همراهی خودشان میخواهند.
صدای منتقدان سهنرخی شدن؛ مشکل فقط قیمت نیست، ساختار هم هست
در کنار کسانی که میگویند اگر جبران مناسبی در کار باشد میتوان درباره سهنرخی شدن گفتوگو کرد، گروه دیگری هم هستند که اصل این سیاست را ناکافی یا نادرست میدانند.
برخی از اقتصاددانان و فعالان حوزه انرژی، و در امتداد آنها گروهی از شهروندان، معتقدند سهنرخی کردن بنزین به تنهایی نه قاچاق سوخت را از بین میبرد و نه خودبهخود الگوی مصرف را اصلاح میکند؛ چون تا زمانی که قیمت سوخت در مرزها اختلاف جدی با داخل دارد و خودروها پرمصرفاند، انگیزه قاچاق و مصرف بالا همچنان وجود خواهد داشت.
بخشی از مردم همین نگاه را در قالب جملات ساده بیان میکنند؛ میگویند قبل از اینکه به سراغ سهنرخی کردن بنزین بروید، کیفیت خودرو را بهبود دهید، تعداد اتوبوس و قطار را بالا ببرید و جلوی قاچاق را بگیرید. اگر این کارها انجام نشود، سهنرخی شدن فقط شکل دیگری از فشار بر زندگی روزمره است، نه یک اصلاح ساختاری.
جامعه منتظر و محتاط
تصویر کلی که از میان این صداها و روایتها به دست میآید، جامعهای است که در حالت انتظار محتاط قرار دارد؛ منتظر است ببیند اگر بنزین سهنرخی شود:آیا جبران معیشتی واقعی، فوری و قابل لمس خواهد بود؟
آیا شاغلان وابسته به سوخت، از جمله رانندگان و ناوگان خدماتی، سهمیه و حمایت ویژه میگیرند؟ آیا حملونقل عمومی واقعاً تقویت میشود یا فقط در حد وعده و روی کاغذ باقی میماند؟ و مهمتر از همه، آیا دولت میتواند موج دوم تورم، از نان و کرایه تا خدمات ضروری، را مهار کند؟
مردمی که این روزها زیر خبرها و در شبکههای اجتماعی مینویسند، با زبانها و لحنهای مختلف سخن میگویند، اما در نهایت یک پیام مشترک دارند:اگر قرار است بنزین به سمت ارزش واقعیتری حرکت کند، زندگی مردم هم باید به همان اندازه از حمایت، شفافیت و عدالت سهم ببرد؛ در غیر این صورت، سهنرخی شدن فقط یک عدد تازه روی تابلوی پمپبنزین نیست، بلکه میتواند به زخم تازهای روی سفرهها تبدیل شود.
اینکه در نهایت کدام سناریو اجرا خواهد شد، هنوز روشن نیست؛ اما روشن است که افکار عمومی این بار دقیقتر از گذشته نگاه میکند و منتظر است تصمیمگیران، پیش از هر چیز، به همین صداهای پراکنده اما همداستان در کوچه و خیابان و فضای مجازی پاسخ بدهند.
ارسال نظر