جنبش‌های بدون رهبر به روایت فارن پالیسی

نسل Z؛ پرچمدار بزرگترین موج اعتراضات معاصر | دستِ‌کم گرفتن این جنبش‌ها «اشتباهی بزرگ» است

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۵۳۳۴۴
اقتصادنیوز: برخی ممکن است این موج جدید از کنشگری‌های اجتماعی و سیاسی را برای آینده دموکراسی‌های تثبیت‌شده، بی‌اهمیت بدانند؛ اما این می‌تواند اشتباهی بزرگ باشد، چرا که این جنبش به خوبی مسری بودن خود را نشان داده است و نباید آن را دست‌کم گرفت.
نسل Z؛ پرچمدار بزرگترین موج اعتراضات معاصر | دستِ‌کم گرفتن این جنبش‌ها «اشتباهی بزرگ» است

به گزارش اقتصادنیوز، در ماه‌های اخیر، جنبش‌های فراوانی به رهبری جوانان در سراسر جهان شکل گرفت که در مواردی منجر به سقوط دولت‌ها در کشورهای گوناگون شد. سرخوردگی از عملکرد الیت‌های سیاسی و نرخ پایین اشتغال، از نپال گرفته تا پرو، منجر به بروز اعتراضات مردمی و به‌خصوص نسل زد شد.

کلوئی هادواس در فارن پالیسی نوشت: این قیام‌ها در ادامه اعتراضات سال گذشته در بنگلادش بودند، قیامی که به عنوان اولین انقلاب نسل زد شناخته می‌شود.

برخی ممکن است این موج جدید از کنشگری‌های اجتماعی و سیاسی را برای آینده دموکراسی‌های تثبیت‌شده، بی‌اهمیت بدانند؛ اما این می‌تواند اشتباهی بزرگ باشد، چرا که این جنبش به خوبی مسری بودن خود را نشان داده است و نباید آن را دست‌کم گرفت.

اما چه چیزی این جنبش‌های پراکنده در سراسر جهان را به هم پیوند زده است؟ چه چیزی می‌تواند درباره آینده اعتراض‌ها به ما بگوید؟ برای پاسخ به این سوالات باید نگاهی به قیام‌های نسل Z در کشورهای مختلف، روندهای جهانی، و آنچه ممکن است پس از انقلاب در انتظار باشد بیاندازیم.

خبر مرتبط
موج جهانی جنبش‌ نسل Z | از اعتراض در دنیای انیمه تا خیابان‌های واقعی | نسلی که از نابرابری خشمگین است

اقتصادنیوز: واقعیت آن است که آنچه جنبش‌های جهانی نسل زد را به هم پیوند می‌دهد، اعتیاد به میم‌ها و انیمه نیست؛ بلکه نارضایتی عمیق از نابرابری، بی‌عدالتی و بی‌اعتمادی به ساختارهای قدرت است.

بزرگ‌ترین موج اعتراضات معاصر متعلق به نسل زد است

نسل زد همان نسلی است که به آن‌ها برچسب تنبلی، خودمحوری و بی‌تفاوتی‌شان زده می‌شد و مورد تمسخر نسل‌های پیشین قرار گرفته‌اند. این نسل اما در طی دو سال گذشته در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، صحنه تحولات اجتماعی گسترده‌ای را رقم زده‌اند. اعضای این نسل با اعتراضات و جنبش‌های مخفیانه، حاکمان مستقر را به چالش کشیده‌اند و حتی در برخی کشورها جان خود را نیز از دست داده‌اند.

نمونه بارز آن، سرنگونی رئیس‌جمهور ماداگاسکار، آندری راجولینا، در ۱۴ اکتبر پس از هفته‌ها اعتراضات و جایگزینی او با یک دولت نظامی است که قدرت و نفوذ جوانان معترض را، گاه با خشونت، به‌وضوح نشان می‌دهد. در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴، قیام‌های جوانان منجر به سرنگونی رهبران سری‌لانکا و بنگلادش شد و امسال کشورهای دیگری مانند اندونزی، فیلیپین، کنیا، مراکش، نپال، ماداگاسکار و پرو نیز شاهد موجی از اعتراضات مشابه بوده‌اند؛ جمعیتی که موجوع آن بالغ بر ۷۹۰ میلیون نفر است؛ یعنی بزرگ‌ترین موج اعتراض جوانان در تاریخ معاصر.

نسل زد

جنبش‌های بدون رهبر

با این حال، نمی‌توان همه این جنبش‌ها را به یک چشم نگاه کرد. جامعه‌شناسان هشدار می‌دهند که طبقه‌بندی صرف همه این جوانان تحت عنوان نسل زد، می‌تواند پیچیدگی‌های سیاسی و تفاوت‌های فرهنگی میان کشورها و حتی میان افراد هم‌سن را پنهان کند. به‌عنوان مثال، اعتراضات در اکوادور به دلیل کاهش یارانه‌های سوخت رخ داد، در حالی که در مراکش تصمیم دولت برای صرف میلیاردها دلار روی یک استادیوم فوتبال و پروژه‌های وابسته در بحبوحه بحران بهداشت عمومی، مردم را به خیابان‌ها کشاند. در نپال، اعتراض‌ها با تلاش دولت برای محدود کردن شبکه‌های اجتماعی شعله‌ور شد، همان شبکه‌هایی که به پوشش جنجالی سبک زندگی مجلل فرزندان نخبگان پرداخته بودند.

نکته مشترک میان این جنبش‌ها، نقش فعال جوانان در تمامی کشورها است؛ نسلی که فرصت‌های پیشرفت‌ را توسط نخبگان مسدود شده می‌بیند. این مشترکات نسلی حتی منجر به استفاده از تاکتیک‌هایی مشابه، مانند بهره‌گیری از پلتفرم Discord برای سازمان‌دهی اعتراضات و انتخابات داخلی شده است. به عنوان مثال در نپال، معترضان از این پلتفرم برای انتخاب نخست‌وزیر موقت استفاده کردند و سوشیلا کارکی، رئیس سابق دیوان عالی را انتخاب کردند.

جوانان معترض از تجربیات همسالان خود در دیگر کشورها الهام می‌گیرند و از عناصر فرهنگ پاپ نیز در اعتراضات بهره می‌برند.

این جنبش‌ها اغلب بدون رهبر هستند و از همکاری با احزاب سنتی پرهیز می‌کنند تا استقلال و خصلت غیرسیاسی خود را حفظ کنند.

نکته جالب دیگر این است که اکثر کشورهایی که نسل زد در آن‌ها به خیابان‌ها آمده‌اند، از لحاظ قانونی و ساختار سیاسی دموکراتیک هستند؛ و انتخابات، پارلمان و نهادهای دموکراتیک دارند. اما این ساختارها اغلب سالم و کامل نیستند و درگیر فساد، نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی و لیبرالیسم پایین هستند. در مقابل، معترضان هم خواستار اصلاح و احیای این نهادهای دموکراتیک‌اند، نه حذف کامل آن‌ها. این عامل خود تفاوت بزرگی میان جنبش‌های نسل زد با انقلاب‌های بهار عربی ایجاد می‌کند، چرا که انقلاب‌های بهار عربی در حکومت‌های خودکامه به وقوع پیوستند.

اعتراضات نسل زد امیدبخش است

بنابراین، موج اعتراضات نسل زد می‌تواند امیدبخش باشد، چرا که نشان‌دهنده خواست تغییر و باور داشتن به امکان اصلاح است. اما اگر این جنبش‌ها نتوانند نتایج ملموسی را ایجاد کنند، همان بدبینی و عدم اعتمادی که به سیاست مرسوم که محرک اصلی اعتراضات بود می‌تواند مانع ایجاد تحول واقعی شود.

همچنین، جوانان نسل زد در کشورهای غربی، از جمله آمریکا و اروپا، ممکن است با مشکلات مشابه مواجه شوند و از عدم نمایندگی سیاسی و فرصت‌های اقتصادی مشابه نسل‌های پیشین رنج ببرند. در این صورت، درس‌های جهانی از تجربه همسالان می‌تواند برای آن‌ها الهام‌بخش باشد.

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید